در این فصل، موضوع اصلی روانشناسی زیستشناختی معرفی شده است. روانشناسی زیستشناختی به عنوان یک شاخه از روانشناسی معرفی میشود که به مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی انسان و دیگر موجودات زنده از دیدگاه زیستشناسی میپردازد. این شاخه شامل زیرشاخههای مختلفی از جمله روانشناسی فیزیولوژیک، فیزیولوژی روانی عصب-روانشناسی، علوم اعصاب شناختی و داروشناسی روانی است.
در ادامه، تأکید میشود که انسان جزئی از طبیعت است و برای درک بهتر خود و تجربیات خود، باید رابطه خود با سایر گونههای زنده را درک کنیم. ساختار فیزیولوژیکی مغز انسان معرفی میشود و بیان میشود که روانشناسی زیستشناختی به تبیین تولید محصولات مغز و تعامل آن با محیط میپردازد.
در ادامه، دو نوع تبیین برای رفتار و فرآیندهای ذهنی در روانشناسی زیستشناختی معرفی میشود: تبیینهای وراثتی-تکاملی و تبیینهای فیزیولوژیکی. برای مثال، پرخاشگری به عنوان یک رفتار مورد بررسی قرار میگیرد و پرسشهای متعددی در مورد دلایل و اثرات این رفتار مطرح میشود.
در پایان، تأکید میشود که برای تبیینهای فیزیولوژیکی باید به سازوکارهای فیزیولوژیک، به ویژه مغز، مراجعه کنیم و سؤالاتی در مورد بخشهای مغزی که در تولید رفتار پرخاشگرانه نقش دارند مطرح میشود. این مفاهیم برای دقیقتر مطالعه و تبیینهای بیشتر در زمینه روانشناسی زیستشناختی توضیح داده میشوند.
تکامل چیست؟
تکامل به عنوان تغییر گونههای مختلف موجودات زنده مورد بحث قرار میگیرد. نظریات مختلفی از زمانهای گذشته تاکنون برای توضیح این مسئله مطرح شده است، اما دیدگاه داروین به عنوان نظریه تکاملی اصلی در این زمینه تأکید دارد.
داروین به عنوان نخستین فردی که شواهد تأییدکنندهای برای تکامل گردآوری کرد و تلاش کرد با روش علمی فرآیند تکامل را توضیح دهد، شناخته میشود. او با استفاده از فسیلهها و مشاهدات تغییرات جانوران و گیاهان در مناطق مختلف جهان به نتیجه رسید که همه جانداران نیای مشترکی دارند.
تأکید میشود که موجودات زنده با گذراندن میلیونها سال، عادات متفاوتی را تجربه کرده و سازگاریهای مختلف بدنی و رفتاری را پیدا کردهاند. این تغییرات و سازگاریها باعث تکامل و پدیدآمدن گونههای جدید میشود.
*توجه*
برای دریافت فصل های دیگر روی لینک زیر کلیک کنید.