طلاق یا از هم گسیختگی خانواده
نخستین وظیفه هنجارهای اخلاقی یک جامعه تنظیم روابط دو جنس مرد و زن بر پایه های مناسب است. انسانی ترین عمل تنظیم این روابط، همان ازدواج است که می توان آن را به عنوان اتحاد زن و مرد برای بهبود و پیشرفت آینده تعریف کرد.
ازدواج توافق و پیوندی است بین زن و مرد که زیربنای آن یک نیاز بیولوژیکی و زیستی است و پیدایی خانواده معلول نیاز به دیگران و تداوم آن در گروی کارکردهای آن است.
خانواده پایه اساسی اجتماع و سلول سازنده زندگی است و در وسیعترین مفهوم کلمه، خاستگاه اعضای خویش و پناهگاه آنان است.
خانواده نهادی است که به اعضای خود احساس امنیت و آرامش می بخشد و طی هزاران سال پایدارترین و موثرترین وسیله حفظ ویژگیهای فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسلهای بعدی بوده است. خانواده همچون صدفی است که اگر پایه های آن سنجیده و درست بنا نشود، هرگز مرواریدی نخواهد پرورد.